خودم ...

این روزها 

قلبم میلرزد 

مثل دستهای مادربزرگم 

فکر کنم  

پیر شده است  

ذره ذره آب میشود 

وقتی که 

دور یا نزدیک میشوی ... 

(ساناز)

سردمه ...

باران می بارد
سقف خانه مان گریه می کند
سردم می شود
از اینهمه خیسی ...
  

(ساناز)

می بینم که آرام گرفته ای  

خوشحالم که فراموشم کرده ای ...