دستهایت را زیر تنهاییم ستون کن
که من از
آوار بی تو بودن می ترسم ...
عجب طعم گسی دارد بودنت
مثل خرمالو
وقتی به خورد تنم می رود
تمام ذهن و آغوشم را جمع میکند ...
(ساناز)