بس که نالیدم دلم شش گوشه شد ...
خدا یا تشنهام کن.
نه تشنه آب، که چو سیراب شدم از یادش میبرم.
تشنهام کن، تشنه شناختن و فهمیدن.
تشنه شناختن و فهمیدن عاشورا و کربلا.
نفس راه خود را در سینه گم کرده است
کجایند مردانی که با صدایشان
عرش خدا را به لرزه در می آورند؟؟
کیست مرا یاری کند؟؟؟
کیست ؟؟؟؟
سر روی سجّاده می گذارم
هوس خاک کرده ام
خاک کربلا ...
دستهایم را بگیر ...
بس که بی تابم دلم به شور افتاده است
کی عاشورا را خواهم سرود ؟
کی نینوا را خواهم دید ؟
نویسنده : ساناز